طبقه بندی: پورتال مدیریت کسب و کار
چچ
بهترین ابزار بدترین بازار

بهترین ابزار بدترین بازار

در روزگار پرهیاهو و در عصر پیشرفت و فن آوری، شهرهایی را می توان در کشورهای درحال توسعه مشاهده کرد که سال های زیادی از مدرن سازی آنها نگذشته و درگیر این واژه بظاهر زیبا هستند. هرچند نمی توان ارزش پیشرفت را منکر شد که راحتی و آسایش را برای انسان سردرگم امروز به ارمغان می آورد اما نبایداز بررسی دقیق مصادیق آن چشم پوشی کنیم و هرچیزی را که درنظر زیبا و جذاب و دارای نشانه های پیشرفت بود با ارزش و مدرن تلقی کنیم. چراکه بسیاری از این جلوه ها و ظواهر مستقیماً و گاهی کاملاً دست نخورده از جوامعی دیگر و از فرهنگ های کاملاً متفاوت با فرهنگ و ارزش های اسلامی ایرانی ما وارد شده اند. نمونه های بسیاری را می توان در این مجموعه آورد که همگی آنها مهم و واجب برای بررسی هستند. اما فعلاً در این نوشته به یکی از این پدیده ها پرداخته می شود. تبلیغات از واجبات دنیای مصرف زده امروز است. خود این واژه مفهومی به قدمت تاریخ بشری دارد. اما نوع خاصی از آن یعنی تبلیغات تجاری گستردگی و کاربرد بسیاری یافته است، بطوریکه نمی توان روز را شب کرد و یا حتی چشم به گوشه انداخت و جمله ای، طرحی یا عکسی تبلیغاتی ندید. چشم و ذهن ما بقدری با این پدیده خو گرفته که حتی گاهی نمی فهمیم درحال نگریستن به یک پیام تبلیغاتی هستیم و این همان لحظه ایست که پیام تأثیرش را می گذارد. البته صرفاً خود این عمل شاید ایراد چندانی نداشته باشد ولی شکل و نحوه آن بسیار بسیار پراهمیت و قابل تأمل است. اینکه چه چیز تبلیغ شود، چگونه تبلیغ شود، کجا تبلیغ شود و یا حتی چرا تبلیغ شود مهم است. باید گفت خوشبختانه یامتأسفانه صاحبان این تبلیغات به این پرسش ها به خوبی و با جزئیات کامل پاسخ می دهند چراکه آنها به میزان اهمیت پاسخ هایشان و تأثیری که در رسیدن به نتیجه دارد پی برده اند. می دانیم که تبلیغات یک علم و فن است و به حد نهایت پیشرفت خود رسیده و با علومی مثل روانشناسی، طراحی و عکاسی گره خورده است که قدرت نفوذ این پدیده را می رساند.اما آیا به جهت دهی و ارزش گذاری تبلیغات هم پرداخته شده، به اندازه ای که به تأثیرگذاری آن پرداخته شده است؟ با کمال سرافکندگی از ظواهر امر بر می آید که پاسخ این پرسش منفی است. و این پاسخ منفی ما را در معرض خطرناکترین، قدرتمندترین دشمنی که تاریخ به خود دیده قرار می دهد که آن «تهاجم فرهنگی» است. تهاجم به عقاید، تعرض به ارزش ها، تخریب بایدها و نبایدها و از بیخ و بن کندن هر آنچه که سالیان سال برای آن خونها ریخته شده و خون دلها خورده شده است. شاید همین حالا به خود بگویید که این دیگر زیاده رویست ولی با تواضع کامل باید گفت همین طرز فکر، آن قدرت را ساخته است. شاید برای شما پیش آمده باشد که در رفت آمد های شهری خود در تابلوهای عریض تبلیغاتی یا در تبلیغات روزنامه ای به عبارتی شبیه به این برخورد کرده باشید که به شما میگوید «به سواحل ترکیه سفر کنید» باعکس و تفصیلات از سواحل و طبیعت کشور ترکیه، آیا از خود پرسیده اید که آن تبلیغ احتمالاً بزرگ و مدرن از شما چه می خواهد؟ و شما را به کدامین نقطه از این کره خاکی دعوت می کند؟ مطمئناً برای شما فرصت دیدار از این سواحل نچندان زیبا پیش نیامده اما وصف آن بسیار گفته شده است. سواحلی که از فاسدترین مکان های گردشگری در دنیا به شمار می رود و شهرت جهانی دارد، حتی بعضی از مردم اروپا و آمریکا که می خواهند فساد را بدون هیچ محدودیت و مزاحمت قانونی انجام دهند به کشور و سواحل ترکیه مسافرت می کنند. گذشته از سابقه تاریخی اسلامی این کشور که چیزی از آن باقی نمانده، همسایگی ایران با این کشور مسائل و تبعات فرهنگی و اجتماعی زیادی برای ملت ایران ایجاد کرده است. نابسامانی هایی که در مسئله حجاب و پوشش جوانان امروز دیده می شود عمدتاً از دروازه ترکیه وارد شده و متأثر از بوق های تبلیغاتی این کشور است که فساد را افتخار و هدف خود قرار داده و آن را تبلیغ می کنند. نزدیک ترین بازار برای این تبلیغات جمعیت جوان کشور همسایه اش یعنی ایران است. اما آنچه که به جامعه اسلامی ما مربوط می شود این است که پس ترویج فساد چیست؟ آیا زمانیکه این عکس ها و تابلوهای منفور دقیقتر و با جزئیات بیشتر باشد!؟ اگر قرار باشد کسی از مقابل این تبلیغات بگذرد و آن را ببیند که حتماً می بیند، دست در جیب کرده و با هزینه ای بسیار اندک به آن مکان سفر کند آن فرد کیست، نگوییم دیدن زیبائیهای طبیعت ایرادی ندارد که زیباترین نقاط کره زمین به اعتراف گردشگران در ایران ماست، مکان هایی که جز بومیان منطقه و همان گردشگران خارجی کس دیگری آنها را ندیده است! چرا این تبلیغات زیبا و تأثیرگذار را برای کشور خودمان نداریم. چرا پول ما به جیب بیگانگان سرازیر شود و سهم ایرانی ها فساد بیگانگان باشد. البته این نمونه، تنها برگی کوچک از تبلیغات مسموم دنیای امروز است. تبلیغات مسموم مانند دشمنی نامرئی است که خود را در لباس زیبای دوست پنهان کرده و در عمق افکار و عقاید نفوذ می کند و بزرگترین تأثیرات را برجای می گذارد. دیر زمانی است که تهاجم فرهنگی از کانال تبلیغات آغاز شده و در همان ابتدا اعلام خطر را از جانب رهبر فرزانه ایران اسلامی داشته ایم اما صدافسوس. امروز به قدری این پدیده شوم گستاخانه و عریض و طویل در پیش روی ما خودنمایی می کند که دیگر هر دیده و دل نگرانی آن را می بیند. توجه داشته باشید که قصد آن نیست تا بکلی تبلیغات منفور اعلام شود بلکه باید موشکافانه و با دقت جنبه های مثبت و منفی در آن شناسایی و جداسازی شود، همینجاست که بحث جهت دهی و ارزش گذاری تبلیغات مطرح می شود، تبلیغاتی که بهترین ابزار و نیز بدترین بازار است، بسته به آنکه برای ما باشد یا برضد ما و مطمئن باشیم اگر به حال خود رها شود بر ضدمان خواهد بود چراکه کشور عزیزمان، با فرهنگ غنی و ایمان قلبی مردمانش، بدخواهان قسم خورده ای داشته و دارد، بیگانگانی که حیله گری را به کمال رسانده اند و ثروت و قدرت را در اختیار دارند. وظیفه فردفردمان در این روزگار پر از دشمن، داشتن دیدگانی باز و هوشیار است، نگاه نکنیم که مثلاً در فلان محل فرش ایرانی تبلیغ می شود، آنها از فرش ایرانی برضد ایرانی بهره می برند، اگر خودمان نگوئیم که چه چیز تبلیغ شود، چگونه تبلیغ شود، کجا تبلیغ شود و یا چرا تبلیغ شود؟ نمود بهره‌برداری منفی از تبلیغات را می‌توان در مطبوعات، صداوسیما و شهر تهران نیز به راحتی مشاهده کرد. به راستی چرا در پهنه تبلیغات، کالاهای خارجی بر تولیدات داخلی رجحان دارد؟ پاسخ‌گو کیست؟

اجازه انتشار: قید نشده
نوع: ترجمه
آدرس وب سایت: www.aftab.ir